
راهنمای شروع سفر با قلبی آماده
تفاوتِ اربعین با سفرهای دیگر این است که، در سفر اربعین، با جلوه تازهای از طبیعت، یا ظرافت یک سازه تاریخی روبرو نمیشوی. سفر اربعین، طی یک جادهی یکشکل در احاطه آدمها و موکبهاست، هوا چندان خوب نیست و اگر از دور نگاه کنی، احتمالا متوجه میشوی این سفر، سفری برای خوشگذرانی نیست. اربعین سفری درونِ خود است. همزمان قدم برمیداری، یکی بر زمینِ داغ و خاکی و شاید با پای برهنه، یکی در پهنه وجودِ بیانتهای خودت، برای یافتنِ کسی تازه از پسِ تکرارها.
برای شروعِ این سفر درونِ خودت، شاید همهمههای آدمهایی که همراهِ تو به یک سمت قدم برمیدارند کافی باشد. کسی زیر لب روضهای میخواند، زمزمهای میکند، شوری میگیرد. هرکس به شیوه خودش، حال درونیاش را به بیرون راهنمایی میکند، خواسته یا ناخواسته، و تو تماشاگری. کسی اشک میریزد و کسی در تدارکِ شام زائران، پشتِ خورشیدِ درحالِ غروب فرو میرود درحالیکه از کسی درخواست میکند دیگِ برنج را از روی شعله بردارد. اینها ابتدای سفر توست. شاید خودت هم همراهِ کسی دم برداری، یا چایِ نذریِ مردِ کشاورزِ عراقی را که مینوشی، قدمی تازه در خودت برداشته باشی. اینها تفاوتهای این سفر با بقیه سفرهاست.
کمی میگذرد و شاید احساس کنی حتی میخواهی صدای خودت را هم نشنوی. بهلطفِ آفریدههای انسانِ قرنِ بیستویک، گوشی را از جیبت درمیآوری، هندزفری را توش گوش میگذاری و به جهانِ دیگری فرو میروی. آدمها را از نگاه کردن به ناخوداگاهشان، آنجا که شهودها از همه بیشتر نمایان میشوند، بهتر میشود شناخت. از روی کتابخانه، پلیلیستِ موسیقی، و البته، پلیلیستِ روضهها و مداحیها. قبل از سفر، بیشتر از هرچیزِ دیگری، کفش یا خوراکی یا ملافهای برای خواب، دلواپسِ پلیلیستِ نوحههایت بودهای. سفرِ اربعین بیآنکه بیتِ شعرِ جانداری زیر لب داشته باشی که حتی بتوانی بیهیچ روضهخواندنی با آن اشک بریزی، یکجاییش بالاخره خالیست.
توشههای شنیدنی اربعین
البته که تو در آن سفر بسته به حالِ خودت یکی از نوحههای ذخیرهشده را گوش میکنی، اما ما هم چند پیشنهاد برایت داریم. پیشنهادِ اول اینکه حتی اگر از توشه معنوی قرنِ بیستویکمیت مطمئنی، قبل از سفر یک نگاهِ دیگر به فضای بیکران اینترنت بکن، اگر کسانی هستند که مجالسشان را پیگیری نمیکردهای، سری به سایتهایشان بزن و چندتا از نوحههای تازهشان را گوش کن؛ بهترین توشههای شنیدنی از جاهایی سر میرسند که فکرش را نمیکنی. پیشنهادِ بعدی این است که سمتوسوی شنیدنیهایت را، از شور و روضههای بیپرده، سمتِ واحد و نوحههایی ببر که فکر میکنی میتوانی برای طول راهت، از بین آنها، شعری برای زمزمه پیدا کنی. سفر اربعین ظرافتی غمگنانه دارد، شاید بهتر است روضه مکشوف را برای این سفر کنار بگذاری و سمتِ نوحههایی بروی که شاید در نگاهِ اول چندان سوزناک به نظر نرسند، اما وقتی در سفرِ درونیات، ناگهان با یکی از بیتهای شعر، مواجه میشوی، مکاشفهای که هنگام کناررفتنِ پرده از روی بیتِ شعر برایت رخ میدهد، چیزی از خودت را هم، برایت آشکار میکند. در اربعین بهتر است بیشتر بهدنبالِ ظرافت باشی؛ چیزی که به سفرِ درونیات کمکِ بیشتری میکند. پیشنهادِ بعدی اینکه، اگر تابهحال بهشکلی کاملا غیرممکن این کار را نکردهای، از دوستانِ نزدیکت بخواه به کامل کردن پلیلیستت کمک کنند. از کسانی درخواست کن که تو را میشناسند. سعی نکن با توضیح دادنِ سلیقهات برای فردی که آشنایی کمی با تو دارد، از او بخواهی برایت نوحهای بفرستد. دوستانِ آشنایی که الفتشان با تو در کلمات نمیگنجد، همیشه پیشنهادهای بهتری دارند. فرصت کم است و باید از بین انتخابهای محدود، چیزهای خوبی برداری، پس قدرِ کسانی که انتخابهای دوستنداشتنی را همان ابتدا برایت کنار میگذارند، بدان. اما پیشنهادِ آخر، اما شاید دلنشینترین پیشنهاد: از نوحههای محلی غافل نشو. استانهای مثل کرمان و خوزستان، شاهکارهای موسیقی عزا را در خودشان دارند. با شنیدنِ آنها میتوانی فردِ دیگری را در خودت حس کنی، فردی با روحی بکر، که خارج از سنتهای رایجِ عزاداری، حسِ داغداریاش را به شیوهای تازه بروز میدهد، و این یعنی، فردی تازه در او هست، که گرچه انتظارِ چشمی برای تماشا ندارد و فروتنانه داغدار است، برای تو، هدیههای بسیار دارد.
بعد از انتخابِ نوحهها و روضهها، نوبتِ نوعِ دیگری از توشه شنیدنیهاست؛ سخنرانی. حتما شما هم شبهای محرم برایتان مهم بوده پای چه منبری بنشینید. در این سن حتما با چندبار سرخوردگی و آزمون و خطا، بالاخره منبر مورد علاقهتان را پیدا کردهاید، و هرشبِ محرم، شاید یک سرِ شهر را به سرِ دیگرش دوخته باشید که پای منبری بنشینید که شما را به خودتان، و به خدایتان، نزدیکتر میکند. اگر هم به هر دلیلی نمیتوانستهاید، حتما از کانالها و سایتهای مرتبط با آن هیأت، سخنرانی آن شب را پیدا و گوش کردهاید. شاید هم شمایی که این را میخوانی، از آن دسته جوانانی باشی که سمتِ عزاداری مدرن است، و به شیوههای عزاداری سنتی بیتوجه، و شاید تابهحال پای منبری ننشسته باشی.
اول به دوستانِ دسته اول یاداوری میکنم، پلیلیستِ سخنرانیهایتان هم، مثل پلیلیستِ نوحههایتان به راه باشد؛ ابتدای شب، وقتی خورشید کمکم غروب میکند و هرکسی جایی مسکن میگیرد و جاده کمکم خلوتتر میشود، دوست خواهی داشت صدای با طمأنینهای بشنوی که چندپلهای بیشتر از تو در راه کشفِ خودش قدم برداشته. یک پیشنهاد هم برایتان داریم، و آن این است؛ چندان توجه نکنید به اینکه سخنرانی مورد نظر لزوما با خودِ اربعین مناسبت داشته باشد. ممکن است حتی یک سخنرانی راجع به معصومی دیگر داشته باشید، یا راجع به بخشِ دیگری از واقعه شهادت حسین (ع)؛ یادتان باشد اصراری بر موضوعِ آن نیست، شما بناست سفری درونِ خودتان شروع کنید، و در این سفر همه تاریخها، پهنه بههمپیوستهایست که باید طی شود.
برویم سراغِ دوستانِ دسته دوم! کسی قرار نیست، و نمیتواند شما را مجبور به کاری کند. اما فراموش نکنید هیجان برای کشفِ بخشهای نادیده وجودتان کافی نیست. همین یاداوری بسنده است.
در پایانِ این بخش، میخواهم کمی مسائل را ملموستر کنم، و یک منبرِ لذتبخش به شما پیشنهاد کنم. منبرِ کسی که سالها پیش از میانِ ما رفته، اما یکی از نافذترین صداهاست، و بیاغراق نافذترین کلمات را دارد؛ استاد علی صفایی حائری. سخرانیهای ایشان در سایتهای مختلف موجود است، که میتوانید دانلود کنید. در این مورد فقط باید یک نکته را در نظر داشته باشید، سخنرانیهای ایشان حدود ۲۰ سالِ پیش، و در کمبودِ امکانات ضبط شده و بعضی از آنها کیفیت خوبی ندارد. با توجه به اینکه در سفر، اطرافِ شما همهمه خواهد بود، سخنرانیهایی را انتخاب کنید که کیفیت بهتری دارند.
کتابهای صوتی
اگر کتابی صوتی سراغ دارید که مناسبِ حالوهوای این سفر است، یادتان نرود بهراهش کنید.
توشههای خواندنی
نه. شوخی نمیکنم. کسانی هستند که در خستهترین حالات و فرسایندهترین روزها، عطشِ خواندنشان فرونمینشیند. و اصلا چه چیزی از کلمه مقدستر برای پا گذاشتن به ساحتِ شناختِ خود. گرچه سفر با پای پیاده حتما بیشتر شما را خستهتر از آن میکند که نایی برای کتاب خواندن داشته باشید، اما من چند کتابِ خوب میشناسم که شاید معرفی نکردنشان حیف باشد. شبها، موقعِ استراحت در موکبها میتوانید بخوانیدشان. نثر ساده و قالبِ روایتی این کتابها، به شما این امکان را میدهد که در مدتی کوتاه، یکی از روایتها را خوانده باشید، و بعد بتوانید به آن بیندیشید، یا قالب و دیدگاهی تازه، برای اندیشیدن پیدا کنید. حتی هنگامِ عزیمت از شهرِ خودتان به سمتِ مرزهای عراق، این کتابها شروع خوبی برای پا گذاشتن به سرزمین جستجوی «خود» است. مقدمهای درخشان به معنویترین سفرِ تمام عمرتان: سهجلدی «کآشوب»، از نشر اطراف.
«کآشوب»، «رستخیز» و «زان تشنگان» یک مجموعه سهجلدی با یک قالباند. روایتِ آدمهایی دقیق و تیز، با یک واقعه بزرگ، که در طی سالها، دچارِ تکرارِ بیرحمانهای شده. روایتِ نشستن آنها در مجلس روضه، و روایاتِ تیزبینانهشان از آن، میتواند از تکرار رهایمان کند. هر شخص ساحتیست برای جستجو، و هر شخص نسبتی خاص با این واقعه دارد، خواندنِ این روایات که بهدور از پیچیدگی هستند و کوتاهی و روان بودنشان، چیزی از مفهوم بلندشان نکاسته، دریچهای برای جستجوست، برای همان سفرِ معهود، درون خودمان. این بار از نگاهِ کسانی که ظریفتر جهان را تماشا میکنند.
نسخه الکترونیک این کتابها هم موجود است، این هم راه حلی برای کمبود جا، گرچه این کتابها بهطور کلی، حجم زیادی را اشغال نمیکنند و وزن چندانی هم ندارند.
نکتههای پایانی برای بیحوصلهها:
- پلیلیست نوحه فراموشتان نشود. همهچیز بستگی به سلیقه شما دارد، اما اقتضائات این سفر، و ظرایفش، ایجاب میکند بیشتر بهدنبالِ نوحهای باشید که از شعری اصولی بهرهمند باشد. این، به شما، بیتی برای زمزمه در لحظات خاص سفر هدیه خواهد کرد.
- به دلیل محدودیت وقت، از کسانی که شما را میشناسند بخواهید دامنه انتخابهای شما را از بین شمارِ عظیمی از نوحهها محدود کنند.
- پلیلیستی از منبرهای مورد علاقهتان بسازید. فراموش نکنید تاریخِ عاشورا از مدتها پیش از عاشورای سال ۶۱ شروع شده بود، و تا سالها بعد هم ادامه داشت، پس این یک پهنه بههمپیوستهست، و لزومی نیست سخنرانیهای انتخابی شما لزوما با خودِ اربعین نسبتی داشته باشند.
- اگر هیچ چیز مانند کلمات قلب شما را آماده نمیکنند، کتابهای «کآشوب»، «رستخیز» و «زان تشنگان» که روایاتی نو از نسبتِ آدمهای تیزبین با حرکت عاشورا در آنهاست، انتخابِ خوبیست. گرچه مقتلهایی مانند لهوف هم انتخاب مناسبی برای این روزهاست، اما این سهگانه روایتی از عاشورا در صدها سالِ بعد ارائه میکند؛ یک کسبِ معرفتِ مدرن، به زبانِ خودمان. نسخه الکترونیکی کتابها هم موجود هستند، این هم از حل مشکلِ کمبود جا.
- سفر بخیر.
0 دیدگاه
در بحث پیرامون این پست شرکت کنیدارسال دیدگاه